مظفرالدین شاه در دوران زمامداریش در اولین سفرش به اروپا، نتونست چشم از ماشین برداره، البته تمایلی هم به خرید این دستگاه نداشت، اما در بلژیک از صدقه سر طنازی و ظرافت یک کونتس بلژیکی به نام کورمین که شاه رو با اتومبیل به گردش برد، این خانوم کار دستش داد، دل رو به دریا زد و تصمیم گرفت بالاخره دو تا اتومبیل بخره و با خودش بیاره، البته بدون کونتس. اتومبیل هایی که شاه وارد ایران کرد، از کمپانی رنو بود، این کمپانی یک ماشین را به عنوان هدیه و پیشکش تقدیم شاه کرد و بابت دستگاهی دیگه 16 هزار فرانک ناقابل از شاه گرفت

اولین ماشین قبل از رسیدن به مقصد به گل نشست

این دو اتومبیل از طریق قطار وارد خاک روسیه و از اونجا با کشتی وارد مرزهای ایران شدن و به همراه این دو اتومبیل دو راننده و دو تکنسین هم وارد شدن، اگه هر دو اتومبیل سالم به تهران میرسیدن میگفتیم نوش جونشون ولی از اونجا که مسیر برای تردد اتومبیل ها نامناسب و جاده آسفالته هم در هیچ کجای تهران نبود، یکی از اتومبیل ها در راه بین رشت و قزوین خراب شد و به گل نشست و سال ها بعد به آهن پاره تبدیل شد اما رنوی دیگه خودش رو به زحمت تا کاخ گلستان کشوند، با همه تفاسیر از این دو ماشین سلطنتی هیچ اثری تا به امروز نیست و کسی از سرنوشت آن ها خبر نداره. از ماشینا هیچی نموند.

تماشای خر دجال، دستاورد شاه ایران از فرنگ

در ابتدای ورود اتومبیل به دارالخلافه، تهرانی ها مانند هر وسیله دیگه ای که سر منشاء آن از غرب بود می ترسیدن، اون ها روی اتومبیل اسم های خاصی مثل خردجال، گردونه بخار، گردونه فرنگی و ارابه شیطان گذاشتن. چرا که بر این باور بودن که به دلیل سر و صدای مهیبی که در هنگام روشن شدن داشت، مسافرا رو راهی جهنم میکنه. به همین علت اتومبیل تا سال ها غریبه بود. مردم برای تماشای خر دجال روزها درمیدان دمشق تهران اجتماع می کردند و به تماشای اتومبیل میشغول میشدن و شوفر فرنگی سوار بر مرکب در هفته دو نوبت مظفرالدین شاه را از ارک تا قصر فیروزه می برد و مردم هم  به دنبال ماشین می دویدن و جنجال راه می انداختنن.

سرنوشت ماشینی که با هزار زحمت به ایران اومد: برانکارد!

 با این حرکت منزلت شاه زیر سوال رفت و مظفرالدین شاه از اتومبیل سواری بیزار شد. البته بنابه نوشته کلود انی روزنامه نگار فرانسوی، مظفرالدین شاه از ماشین به عنوان برانکارد استفاده می کرد، یعنی بعد از اسب سواری و کالسکه سواری وارد اتومبیل می شد و برای رفع خستگی بر روی نیمکت عقب ماشین دراز می کشید و شوفر با سرعت 10 کیلومتر در ساعت رانندگی میکرد.

بعله! این هم از داستان اولین ماشین هایی که وارد کشورمون شدن و سرنوشت نامعلومی داشتن و استفاده ای که باید بشه، ازشون نشد! اما در حال حاضر زیرساخت های حوزه حمل و نقل توسعه پایدار و پیشرفت چشمگیری در کشورمون دارن.

روز زن، برتمان زنان و دختران ایران زمین مبارک باد! زنان که باعث افتخار خانواده و کشور عزیزمان ایران هستند.